سکوت سرخ عشق
84/6/3 :: 4:45 عصر
تو ای بال و پر من رفیق سفر من
می میرم اگه سایه ت نباشه رو سر من
تویی خود خود عشق که بی تو نفسم نیست
کجا تو خونه داری که هر جا می رسم نیست
اهل کدوم دیاری کجا تو خونه داری
که قبله گاهم اونجاست هر جا که پا می ذاری
اهل کدوم دیاری گل کدوم بهاری
که حتی فصل پاییز باغ ترانه داری
ای دلبرم ای دلبر ای از همه عزیزتر
ای تو مرا همه کس داشتن تو مرا بس
تو دوره ی شبابم تو اومدی به خوابم
گفتی نیاز من باش ترانه ساز من باش
یه روزی راستی راستی همون شدم که خواستی
شدی تو سر نوشتم برای تو نوشتم
خسته ی دین و دنیا ملحد و بت پرستم
تویی تو مذهب من من تو رو می پرستم
ای دلبرم ای دلبر ای از همه عزیزتر
ای تو مرا همه کس داشتن تو مرا بس
با همه ی وجودم برای تو سرودم
در طلب تو هستم در طلب تو بودم
صدامو ازتو دارم شعرامو از تو دارم
اما تو رو ندارم وای به روزگارم
تو ای بال و پر من رفیق سفر من
می میرم اگه سایه ت نباشه رو سر من
84/5/20 :: 12:57 صبح
سلام دلم خیلی گرفته یه سوال؟لطفا جواب بدید چون واقعا به جواب شما نیاز دارم
اگر شما کسی رو دوست داشته باشید چه طور باور می کنید که اون هم شما رو دوست داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خیلی سخته که کسی رو دوست داشته باشی اما اون تورو دوست نداشته باشه؟
لطفا اگه می دونید کمکم کنید.............
84/5/20 :: 12:20 صبح
چی می شد کسی بود که هر وقت بی کس بودی هر وقت احساس غربت و دل تنگی می کردی همدمت باشه........
چی می شد کسی بود که هر وقت بهش نیاز داشتی هر وقت دلت براش تنگ می شد اون هم به تو نیاز داشته باشه چی می شد هر وقت که می خواستی گریه کنی کسی بود که سرتو روی شونه هاش بذاری........چی می شد وقتی غروب رو نگاه می کردی کسی بود که بهت بگه غروب با یاد تو زیباست
چی می شد کسی بود که به یاد تو توی دفتر قلبش شعر عشق بنویسه بنویسه که تا ابد دوستت داره .........چی می شد کسی بود که تو اسمون ستاره ش تو بودی....چی می شد کسی بود که عاشقانه نگاهت کنه و فقط برای یک بار از ته قلبش فریاد بزنه دوستت داره با همه ی وجودش
چی می شد کسی بود که وقتی گریه می کردی اون هم با تو گریه می کرد و وقتی می خندیدی اون هم با دیدن خنده ها ی تو لبخند روی لبش نقش می بست......چی می شد شبها که به ماه نگاه می کردی کسی بود که به یاد تو به ماه نگاه کنه.چی می شد کسی بود که به انتظار دیدنت منتظر طلوع فردا باشه
چی می شد کسی بود که به انتظار دیدنت شبهای بلند پاییز رو به صبح برسونه.........کسی بود که هر لحظه برای دیدنت لحظه شماری کنه .........چی می شد کسی بود که قلبش مال تو بود
................دیگه نمی دونم چی بگم اما این ها حرفهای دل یه دختر عاشق بود دختری که داره با همه ی وجود عشقش رو به پای کسی می ریزه که واقعا دوستش داره اما نمی دونه که اون دوستش داره یا نه؟خدای من چی می شد ادم هر کی رو دوست داشت اون هم اونو داشت..........چی می شد تو این دنیا کسی بود که واقعا دوستت داشت!!!!!!!!!!!!
*********************************
امیدوارم که شما مثل من اسیر بازی عشق و تردید نشید.
خانه
:: کل بازدیدها :: :: بازدید امروز :: :: بازدید دیروز ::
:: درباره خودم :: :: اوقات شرعی ::
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
21873
1
0
:: لینک به وبلاگ ::
:: دوستان من ::
کبوترتنها:: لوگوی دوستان من ::
:: وضعیت من در یاهو ::
:: اشتراک در خبرنامه ::
:: مطالب بایگانی شده ::