سکوت سرخ عشق
84/5/14 :: 5:19 عصر
تو کیستی که من این گونه بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم.
تو چیستی که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق سر گشته روی گردابم
***
تو در کدام سحر بر کدام اسب سپید؟
تو را کدام خدا؟
تو از کدام جهان؟
تو در کدام کرانه تو از کدام صدف؟
تو در کدام چمن همره کدام نسیم؟
تو از کدام سبو؟
من از کجا سر راه تو امدم ناگاه!
چه کرد با دل من ان نگاه شیرین اه!
مدام پیش نگاهی مدام پیش نگاه!
***
کدام نشاه دویده ست از تو در تن من؟
که ذره های وجودم تو را که می بینند
به رقص می ایند
سرود می خوانند!
***
چه ارزوی محالی است زیستن با تو
مرا همین بگذارند یک سخن با تو:
به من بگو که مرا از دهان شیر بگیر!
به من بگو که برو در دهان شیر بمیر!
بگو برو جگر کوه قاف را بشکاف!
ستاره ها را از اسمان بیار به زیر؟
تو را به هر چه تو گویی به دوستی سوگند
هر انچه خواهی از من بخواه صبر مخواه
***
که صبر راه درازی به مرگ پیوسته ست!
تو ارزوی بلندی و دست من کوتاه
تو دور دست امیدی و پای من خسته ست
***
همه وجود تو مهر است و جان من محروم
چراغ چشم تو سبز ست و راه من بسته ست.
***
خانه
:: کل بازدیدها :: :: بازدید امروز :: :: بازدید دیروز ::
:: درباره خودم :: :: اوقات شرعی ::
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
21881
9
0
:: لینک به وبلاگ ::
:: دوستان من ::
کبوترتنها:: لوگوی دوستان من ::
:: وضعیت من در یاهو ::
:: اشتراک در خبرنامه ::
:: مطالب بایگانی شده ::